Skip to main content

زبان عربی محتویات شمار گویشوران ویژگی‌ها گویش‌ها و لهجه‌ها زبان‌های رایج غیرعربی در کشورهای عربی تأثیر زبان‌های دیگر بر زبان عربی تأثیر ایران بر تاریخ زبان عربی دستور زبان جستارهای وابسته پانویس‌ها و منابع منوی ناوبریaraسه فهرستاثنولوگانکارتاLanguages spoken by more than 10 million people«اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی»«آیا در قرآن کلمات غیر عربی وجود دارد»وو4241223-702721962300560295وو

اکدیابلاییتوراتیمشنائیمیانهمزراحییمنیسفاردیاشکنازیسامریعبری نوفینیقیآمونیموابیادومیفلسطینی یهودیسامریفلسطینی مسیحینبطیآرامی نو غربیBiblicalHatranسریانیآرامی یهودی بابلیآرامی جدید کلدانیآرامی جدید آشوریسنایاKoy Sanjaq SuratHértevinطوریهMlahsôMandaicJudeo-AramaicSyriac MalayalamآموریEteocypriotاوگاریتیکلاسیکاستاندارد نوظفاریخلیجیبحرانیشحیحجازینجدیعمانییمنییهودی-یمنیBعربی بدویمصریعربی صعیدیشامیقبرسیلبنانیفلسطینیسوریمیان‌رودانیمیان‌رودانی شمالییهودی-عراقیسودانیآسیای مرکزیتاجیکیازبکیشیروانیالجزایریSaharanسواHassānīyaاندلسیعربی لیبیاییJudeo-Tripolitanianسیسیلیمالتیعربی مراکشییهودی-مراکشیعربی تونسییهودی-تونسیعربی شمالی باستانDadaniticDispersed Oasis North ArabianدومائیحساویHismaicصفائیتیمانیثمودیسبائیقبانیقبانیحضرموتیگعزتیگرینیاتیگرهدهالیکارگوباسیلتهزایغافاتسودومسمسموهرگورگی غربیمسقانازاچهاگوراگومرگیتواینوراندگنباثاریحرسوسیهوبیوتمهریشحریسقطریاردوانگلیسیدوگریGujariکشمیریپوتواریبراهوییدهواریهزارگیKhetraniWanetsiزبان ارموریWazirWazirبلتیPurgiبروشسکیدوماکیکهوارKundal ShahiمونجانیشیناWaigaliوخیبروشسکیBadeshiBateriChilissoداملیگواربتیGowroهندکوHazara HindkoکالامیکالاشKalkotiکامویریکهوارکوهستانیپالولهتوروالیاشوجییدغهBagriدوگریراجستانیزبان‌های لنداپوتواریسرائیکیother varietiesآئربگریBhayaDhatkiگوئاریاگجراتیجدگالیJandavraJogiکولیپارکریکچیLoarkiمارواریMemoniMewariOdراجستانیزبان فیلیپینیEnglishBolinaoAttaBalangaoBontocGa'dangKalingaKallahanKankanaeyIbaloiIfugaoIsnagItnegItawisIwaakMalawegTuwaliArtaAttaCentral Cagayan AgtaDinapigue AgtaDupaningan AgtaGaddangIlongotIsinaiItbayatItawisKallahanKaraoMalawegNagtipunan AgtaParanan AgtaParananYogadAbellenAmbalaAntsiBotolanCasiguran Dumagat AgtaIndiKasiguraninMariveleñoNorthern AltaSouthern AltaUmiray DumagetInagta AlabatManideRemontado AgtaSouthern AltaUmiray DumagetHokaglishTaglishAgutaynenAlanganAsiCalamian TagbanwaCentral TagbanwaCuyononIrayaKagayanenMolbogOnhanPalawan BatakPalawanoRatagnonRomblomanonTadyawanAlbay BikolInagta PartidoManideMasbateñoMount Iraya AgtaPandan BikolRinconada BikolSorsoganonSouthern Catanduanes BikolAtiCaluyanonCapiznonSulodAtaKarolanosMagahatBantayanonEskayanPorohanonAbaknonBaybayKabalianSubanonBukidHigaononIlianenIranunKamiginMatigsalugSubanonWestern BukidnonAgusanAta ManoboButuanonHigaononKamayoMamanwaBagoboB'laanDavawenyoKalaganMandayaMansakaOboSangireseSaranganiTagabawaB'laanCotabato ManoboIlianenIranunOboTboliTirurayIranunPangutaran SamaSamaزبان عربیزبان باسکیزبان‌های چینیMandarinHokkienزبان فرانسویزبان آلمانیزبان هندیزبان ژاپنیزبان کره‌ایMalayزبان اندونزیاییMalaysianزبان سندیزبان اسپانیایی در فیلیپینHistoryزبان ویتنامیProto-PhilippineOld Tagalog


زبان عربیزبان‌های اردنزبان‌های اریترهزبان‌های اسرائیلزبان‌های الجزایرزبان‌های امارات متحده عربیزبان‌های ایرانزبان‌های بحرینزبان‌های ترینیداد و توباگوزبان‌های تونسزبان‌های جبل طارقزبان‌های جیبوتیزبان‌های چادزبان‌های سامی مرکزیزبان‌های سامیزبان‌های سنگالزبان‌های سودان جنوبیزبان‌های سودانزبان‌های سوریهزبان‌های سومالی‌لندزبان‌های سومالیزبان‌های سیسیلزبان‌های صحرای غربیزبان‌های عراقزبان‌های عربستان سعودیزبان‌های عمانزبان‌های فعل-فاعل-مفعولزبان‌های فلسطینزبان‌های فیلیپینزبان‌های قطرزبان‌های کامرونزبان‌های کومورزبان‌های کویتزبان‌های گامبیازبان‌های لبنانزبان‌های لیبیزبان‌های مالیزبان‌های مجمع‌الجزایر قمرزبان‌های مراکشزبان‌های مسلمانانزبان‌های مصرزبان‌های موریتانیزبان‌های نهاد-فعل-مفعولزبان‌های نیجرزبان‌های یمن


عربیزبان‌های سامی (آفریقایی–آسیایی)عبریآرامیزبان رسمیسازمان ملل متحداسلاماردوترکیزبان مادریسیاشمال آفریقازبان آمازیغیقانون اساسیآمازیغی(صرف)فعلزمان گذشته(مضارع)(مستقبل)زبان انگلیسیفرانسهانگلیسیکشورهای عربی خلیج فارسضادضادزبان آلبانیاییاسلامجهان عربخاورمیانهلهجهعربانگلیسیخاورمیانه‌ایعربی مصریکویتیمراکشیلهجه لبنانیعرب‌هایخوزستانایرانفارسیعبریاکدیرومیقرآنوام‌واژه‌ها[۵]حمزه اصفهانیواژه‌های فارسیگویشواژه‌هامهرگانواژگان فارسیواژه معرّبپارسیاکدیقرآنزبان‌های اروپاییالکلمات الفارسیه فی المعاجم العربیهپارسیالگو:کد زبان‌های معرفی‌شده در ایزو ۶۳۹–۳ که حرف اول عنوان بین‌المللی آن‌ها حرف A است












زبان عربی




از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد






پرش به ناوبری
پرش به جستجو
























عربی
(به عربی: اللغة العربیة)  


Arabic albayancalligraphy.svg 

تلفظ:

[al:uʁʌtul‿ʕʌrabij:atu]
گویشگاه‌ها:
جهان عرب


شمار گویشوران:
۲۹۵ میلیون (۲۰۱۰ میلادی)

خانواده:

زبان‌های آفریقایی-آسیایی
زبان‌های سامی (آفریقایی–آسیایی)
زبان‌های سامی مرکزی
   عربی
(به عربی: اللغة العربیة)
 
زبان رسمی
زبان رسمی در:

 الجزایر
 بحرین
 کومور
 چاد
 جیبوتی
 مصر
 اریتره
 عراق
 اردن
 کویت
 لبنان
 لیبی
 موریتانی
 مراکش
 عمان
 فلسطین
 قطر
 عربستان سعودی
 سومالی
 سودان
 سوریه
 تونس
 امارات متحده عربی
 صحرای غربی
 یمن

مرجع رسمی:

کد زبان

ISO 639-1:

ar

ISO 639-2:

ara

ISO 639-3:

ara 

Dispersión lengua árabe.png

زبان عَرَبی (به عربی: اللغة العربیة)، یکی از پرگویش‌ترین زبان‌های جهان، بزرگ‌ترین عضو از شاخه زبان‌های سامی (آفریقایی–آسیایی) است و با زبان‌های عبری و آرامی هم‌خانواده‌است. زبان عربی یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. این زبان ردار بود و آثار علمی، ادبی و مذهبی فراوانی به این زبان نوشته می‌شد. تأثیر عربی بر زبان‌های دیگر جهان اسلام مانند اردو، و زبان‌های گوناگون خانوادهٔ ترکی چشمگیر است.




محتویات





  • ۱ شمار گویشوران


  • ۲ ویژگی‌ها


  • ۳ گویش‌ها و لهجه‌ها


  • ۴ زبان‌های رایج غیرعربی در کشورهای عربی


  • ۵ تأثیر زبان‌های دیگر بر زبان عربی


  • ۶ تأثیر ایران بر تاریخ زبان عربی

    • ۶.۱ از زبان فارسی


    • ۶.۲ از زبان‌های دیگر



  • ۷ دستور زبان


  • ۸ جستارهای وابسته


  • ۹ پانویس‌ها و منابع




شمار گویشوران


شمار کسانی که عربی را همچون زبان مادری به کار می‌برند از ۱۷۴ تا ۴۴۲ میلیون تن گفته شده‌است. عربی زبان رسمی ۲۵ کشور است که کل جمعیت آن‌ها نیز براساس آمار سیا ۳۲۹ میلیون تن است.[۱]
باید توجه داشت که زبان مادری نیمی از جمعیت کشورهای عربی شمال آفریقا مانند مراکش و الجزایر زبان آمازیغی است و در قانون اساسی جدید این دو کشور زبان آمازیغی به عنوان زبان رسمی در کنار فرانسه و عربی به رسمیت شناخته شده‌است.



ویژگی‌ها


کاربری (صرف) فعل در این زبان به دو زمان گذشته (ماضی) و حال (مضارع) است که با کمک صیغه مضارع صیغه‌های آینده (مستقبل) هم ساخته می‌شود؛ و هر کدام از این دسته‌ها چهارده صیغه است. زبان عربی به دلیل قالب‌ها و حالات صرفی و نحوی و داشتن مذکر و مؤنث و سایر قواعد دستوجری یکی از سخت‌ترین زبان‌های دنیا به ویژه برای سخن گفتن است. ازآنجاکه زبان انگلیسی این پیچیدگی‌ها را ندارد و با دانستن تنها ۵۰۰ واژه می‌توان نیازهای روزانه را با آن بیشتر، در بیشتر کشورهای عربی فرانسه و انگلیسی زبان رایج است. در حوزهٔ کشورهای عربی خلیج فارس عملاً زبان کار زبان انگلیسی است.[۲]


این زبان را «لغة الضاد» نیز می‌نامند، زیرا تنها زبانی است که دارای ضاد می‌باشد و ضاد که حرفی است که سخت‌ترین شیوه کاربرد را دارد؛ به جز زبان آلبانیایی که پس از پذیرش اسلام و ورود زبان عربی، حرف ضاد وارد آن شد.



گویش‌ها و لهجه‌ها




پرچم اتحادیه عرب، برای زبان عربی به‌کار می‌رود.[نیازمند منبع]




پراکنش گویش‌های عربی


  • نوشتار اصلی: گویش‌های عربی

چارچوبٔ جغرافیایی را که گویشوران زبان عربی در آن پیشینه‌اند را جهان عرب می‌نامند که شامل بیش از ۲۰ کشور می‌شود که از خاورمیانه آغاز شده و تا شمال باختری آفریقای ادامه می‌یابد.


زبان عربی شمار فراوانی از گویش‌ها و لهجه‌های گوناگون را دربرمی‌گیرد که به‌طور کلی به سه بخش تقسیم می‌شود:


  • عربی کلاسیک یا قرآنی (به عربی: اللغة العربیة الفصحی)

  • عربی استاندارد یا شیوا یا کتابی

  • عربی گفتاری یا دارجة (به عربی: اللهجة العامیة)

در کشورهای عربی لهجه استاندارد برای آموزش در آموزشگاه‌ها و نوشتن کتاب و روزنامه به کار برده می‌شود.


اما هر بخشی از جهان عرب، گویش محلی ویژه خود را دارد که گاه تفاوت‌های میان آن‌ها به اندازه‌ای است که عرب‌ها مجبور به سخنوری به عربی کتابی یا انگلیسی یا زبان واسط دیگری با هم می‌شوند. دلیل شمار فراوان گویش‌ها و لهجه‌ها در زبان عربی را تأثیر زبان‌های پیشین موجود در آن بخش‌ها پیش از چیرگی زبان عربی بر آن منطقه‌ها دانسته‌اند. در حالت کلی عربی گفتاری را به دو بخش خاورمیانه‌ای و باختری تقسیم می‌کنند اما به‌طور دقیق‌تر عربی دارای ۴ گویش زیر است که هر کدام خود دارای لهجه‌های فراوانی است.


  • لهجه مصری

  • لهجه باختری (شامل لهجه‌های: مراکشی، تونسی، الجزایری و…)

  • لهجه خاوری (شامل لهجه‌های: لبنانی، فلسطینی، و عرب زبانان غرب کشور اردن)

  • لهجه عراقی یا خلیجی (شامل لهجات عراقی، کویتی، شرق سوریه، ساحل خلیج فارس از عراق تا کشور عمان و سواحل جنوبی و جنوب غرب ایران، اهواز و در آبادان و شادگان و دشت آزادگان)

از این میان عربی مصری به عنوان گویش گفتاری زبان دوم مشترک میان همه عرب‌زبانان به کار می‌رود؛ و دلیل آن وجود انبوه فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی و منابع عربی به این گویش است.


تفاوت لهجه‌ها در گویش‌های روزانه زبان عربی در واژگان، دستورزبان و شیوهٔ آوایش واژه‌ها به چشم می‌خورد.


بیشترین تفاوت‌ها بین گویش‌های غرب و شرق کشورهای عرب زبان وجود دارد؛ برای نمونه (کویتی و مراکشی)


در تفاوت‌های مربوط به چگونگی آوایِش می‌توان به چگونگی آوایِش حرف /ق/ اشاره نمود که در لهجه بادیه‌نشینان و عراقی‌ها /گ/، در لهجه مصری و سوریه /ء/ و در لهجه فلسطینی /ک/ تلفظ می‌شود.
یا چگونگی تلفظ /ج/ که در لهجه مصری /گ/ آوایِش می‌شود مانند الجمهوریة => الگمهوریة و در لهجه لبنانی و لهجه بعضی از عرب‌های خوزستان ایران به ویژه برخی از قبیله‌های «سواری، حیدری» این حرف نزدیک به /ژ/ آوایِش می‌گردد.



زبان‌های رایج غیرعربی در کشورهای عربی


از ۲۲ کشور عربی، ۸ کشور بیش از یک زبان رسمی (علاوه بر عربی) دارند و ۱۹ کشور هم علاوه بر زبان‌های رسمی، زبان‌های مهم و پر گویش دیگری هم دارند.


































































































ردیفنام کشورزبان رسمی دیگرسایر زبان‌های مهم رایج
آفریقا
۱
الجزایر
زبان بربری (زبان آمازیغی)

زبان فرانسوی در تجارت و آموزش
۲
مراکش
زبان بربری (زبان آمازیغی)

زبان فرانسوی در اسناد دولتی
۳
لیبی-
زبان بربری (زبان آمازیغی)
۴
تونس-
زبان بربری (زبان آمازیغی)، زبان فرانسوی در تجارت و آموزش
۵
مصر-
زبان قبطی (زبان مذهبی مسیحیان)، زبان دومری، زبان نوبی (زبان قدیم مردم حبشه)
۶
سومالیزبان سومالیایی-
۷
جیبوتیزبان فرانسوی
زبان سومالیایی و زبان عفار به عنوان زبان‌های ملی
۸
سودانزبان انگلیسی
زبان نوبی (زبان قدیم مردم حبشه)، زبان فور در دارفور، زبان دومری توسط کولی‌ها، زبان قبطی (زبان مذهبی مسیحیان)
۹
موریتانی-
زبان پولار، زبان سونینکه و زبان ولوف به عنوان زبان‌های ملی، زبان فرانسوی
۱۰
کومور
زبان فرانسوی، زبان قمری
-
آسیا
۱۱
عراقزبان کردی
زبان ترکی، زبان آشوری، زبان فارسی، زبان ارمنی
۱۲
عربستان-
زبان اردو (کارگران پاکستانی)، زبان روهینگیا (کارگران بنگلادشی)، زبان تاگالوگ (کارگران فیلیپینی)
۱۳
یمن-
زبان مهری، زبان سوکوتری، زبان انگلیسی
۱۴
عمان-
زبان بلوچی، زبان هندی، زبان اردو، زبان کمزاری، زبان شهری (زبان جبالی)
۱۵
اماراتزبان انگلیسی
زبان اردو، زبان هندی و زبان فارسی به عنوان زبان‌های ملی
۱۶
قطر-
زبان انگلیسی (زبان تأیید شده)، زبان اردو، زبان هندی
۱۷
بحرین-
زبان اردو، زبان فارسی
۱۸
کویت-
زبان انگلیسی (در تجارت)، زبان فارسی (عجم‌های کویت)، زبان اردو
۱۹
سوریه-
زبان کردی، زبان ارمنی، زبان ترکی، زبان آشوری
۲۰
اردن-
زبان ارمنی، زبان چرکسی
۲۱
لبنان-
زبان ارمنی، زبان فرانسوی
۲۲
فلسطین--
کل
۲۲۸ کشور۱۹ کشور


تأثیر زبان‌های دیگر بر زبان عربی


از این میان می‌توان به تأثیر زبان‌های فارسی، عبری، اکدی و رومی بر آن اشاره کرد، حتی در نوشتار قرآن چنین واژه‌هایی یافت می‌شوند هر چند که زبان عربی بنا بر ویژگی نهادین خود که واژه‌ها در آن گردانِش (صرف) می‌شوند چهره وام‌واژه‌ها را چنان دگرگون می‌نماید که شناسایی ریشه آن بسیار دشوار می‌گردد. برای نمونه واژه عربی «جلاب» بر وزن «فعال» برگرفته از واژه فارسی «گلاب» است[۳]



تأثیر ایران بر تاریخ زبان عربی



در زمان‌های پیش از اسلام زبان عربی به دو شاخه عربی جنوبی و عربی شمالی بخش‌بندی می‌گردید. عربی جنوبی در سرزمین یمن کنونی به کار می‌رفت و برای با مصریان باستان و تمدن فنیقی قرار گرفته بود. زبان عربی امروزی بر پایه تدوین زبان اولیه عربی به دیبا ایرانیان در زمان ساسانیان بوده که صرف و نحو آرایش واژگان برای زبان عربی ایجاد شد و از حالت اولیه آن بیرون آمد. این زبان با پیدایش اسلام و زبان عربی قرآنی که نزدیکی بسیاری به زبان شکل یافته عربی داشت با گذشت زمان فراگیر شد و امروزه به عنوان زبان عربی کلاسیک در همه جای عرب زبان پراکنده شده.




از زبان فارسی



زبان عربی قالبی و اشتقاقی است، بدین معنی که عرب‌زبانان از الگوهای افعال، تفعیل، مفاعله، استفعال و… بهره می‌برند و با ریختن ریشه واژه در این قالب‌ها که «باب» نامیده می‌شوند، واژه می‌سازند. در عربی همین روش را برای ریشه‌های واژه‌های پارسی هم به کار می‌برند. برای نمونه از واژه پارسی زمان، مشتق‌هایی مانند ازمنه، مزمن و زمن ساخته شده‌است که شناسایی ریشه آن را دشوار می‌کند.[۴]
نمونه دیگر واژه پارسی" کادیک" به صورت قاضی و سایر مشتقات آن مانند قضاوت و مقتضی و … [۵] نمونه‌ای دیگر واژه «مورَخ» به معنی تعیین زمان رویدادها است و در قرآن و عربی پیش از اسلام نبوده و ریشه عربی ندارد. فیروزآبادی درالقاموس المحیط آن را بر گرفته از ماه رخ دانسته‌است اما برخی از زبانشناسان معاصر آن را اسم فاعل از تاریخ می‌دانند و خود تاریخ را عربی شده از" تاریک" می‌دانند. زیرا سخن از گذشته‌ها در تاریکی و ابهام قرار دارد. در گاهنامه "الدراساتُ الأدبیّة» بهار و تابستان ۱۳۴۳. نویسنده دیدگاه‌های مختلف را در این خصوص آورده و نظر حمزه اصفهانی را در مورد عربی شده از "ماه رخ" یا "تاریک" را بررسی نموده‌است. و نتیجه‌گیری نموده که عربی شده از تاریک بیشتر محتمل است و به منطق نزدیک تر است.[۵][۶]
عرب‌ها شمار زیادی از واژه‌های فارسی را برابر گویش خود دگرگون کردند و شماری از همین واژه‌ها به‌وسیلهٔ ایشان و کارگزاران ایرانیِ آن‌ها به پارسی وارد شد. چند نمونه از این گروه واژه‌های «فیل»، «فردوس»، «ابریق»، «قهستان» و «کنز» هستند که به ترتیب از واژه‌های پارسی «پیل»، «پردیس»، «آبریز»، «کوهستان» و «گنج» ساخته شده‌اند. عربی‌سازی شمار دیگری از واژه‌های پارسی و راه یافتن آن‌ها به پارسی از الگوی پیچیده‌تری پیروی می‌کند.[۷] یک نمونه واژهٔ «جنحه» است که در پارسی کنونی کاربرد حقوقی دارد. این واژه از مفرد کردن واژهٔ «جُناح» ساخته شده‌است، اما «جناح» خود عربی شدهٔ واژهٔ پارسی «گناه» است.[۸] واژگانی مانند «پهلوان» (پهلوان) و «مهرجان» (بر گرفته از مهرگان که برای هرگونه جشن بکار می‌رود) در عربی نیز برگرفته از واژگان فارسی هستند[۵]
واژه‌هایی مانند برنامه (برنامج)، فیروز، تنور، خندق، قناة، قلعة (کلات)، منجنیق، اسفناج، دیوان، برزخ، بلبل، حنا، یاسمین، سرو، عدس، شهی، آجر، گچ (به عربی جص)، خنجر (برگرفته از واژه خونگر)، طربوش (بر گرفته از سرپوش) از پارسی گرفته شده‌اند در قرآن نیز واژگان پارسی فراوانی راه یافته‌است.[۹] که از این دید پر نفوذترین زبان بر ادبیات قرآنی انگاشته می‌شود: دین، سراج (برگرفته از چراغ)، جند، سجیل (بر گرفته از سنگ گل)، نمارق (جمع واژه نرمک ایرانی به معنی بالش)، وزیر (از وَچیر پهلوی)، مسک (از مشک پهلوی)، عفریت (از آفرید)،[۱۰].[۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]
از دیگر واژه‌هایی که از پارسی به عربی رفته‌اند می‌توان به: هندسه (برگرفته از اندازه / هَنداچک)، محراب (برگرفته از مهراب) و مسجد (برگرفته از مَزگت) اشاره کرد.[۱۵]



از زبان‌های دیگر



در زبان عربی واژگان بسیار زیادی وجود دارد که به آن‌ها معرّبات یعنی عربی شده می‌گویند. ریشه بسیاری از معرّبات هنوز ناشناخته‌است سازمان استاندارد‌سازی عربی کوشش فراوانی کرده تا ریشه این‌گونه واژگان شناسایی شود اما برای اینکه در عربی‌سازی معمولاً واژگان بیگانه بطور کامل برهم ریخته می‌شود نمی‌توان بسادگی این‌گونه معرّبات را ریشه یابی نمودگفته می‌شود حدود ۵ هزار واژه معرّب از واژگان رایج در زبان پارسی به زبان عربی راه یافته‌است. واژگانی مانند جص - مجصص و مشتقات آن (از گچ) و اساطیر و اسطوره از stori لاتین و خارطة و خوارط از carta و منهی عنه و نهی از نه no فارسی و سانسکریت.[۱۶]
واژه «کتاب» ریشه اکدی دارد و همراه با قرآن به عربی اندر آمده‌است[۱۷] و.[۱۸] در دو سده گذشته نیز واژگان فراوانی از زبان‌های اروپایی به عربی راه یافته‌اند. برای نمونه «تکنولوژی» که گفته می‌شود «التکنولوجیه» یا در سیاست (مانند: الإمبریالیة، الإیدیولوجیا…)، یا هنر و ادبیات (مانند: رومانسیة، خارطة از کارتوگرافی Carta- باکلوریا(Bachelor)-ماجستر(Master)- فلسفه، فلم (فیلم)، سیناریو (سناریو)...) یا صنعت و تکنولوژی (مانند: باص، رادیو، اوراش/ ورشه(Workshop) - تلیفون، تلفزیون، Technic- تقنی -. کمبیوتر…).
در کتاب «الکلمات الفارسیه فی المعاجم العربیه» حدود ۳ هزار کلمه عربی که از زبان پارسی به عربی راه یافته اندرا به همراه توضیحات برای هر واژه آورده‌است. قبلاً نیز جوالیقی ۸۳۸ کلمه و در کتاب المنجد ۳۲۱ کلمه و ادی شیر، در کتاب واژه‌های پارسی عربی شده، ۱۰۷۴ واژه پارسی را توضیح داده‌است.[۱۹]



دستور زبان


صفت (و موصوف) و مضاف (و مضافٌ‌الیه: تعلق یک چیز به چیز دیگر که هر دو اسم باشند) در زبان عربی مشابه زبان انگلیسی و البته گاهی زبان فارسی تاجیکی است یعنی صفت پیش از موصوف (البته در زبان انگلیسی از یک حرف اس اضافه نیز استفاده می‌شود) بر عکس زبان فارسی.[کجا؟] صرف فعل در زبان عربی دو نوع ثلاثی و رباعی دارد برای افعالی مانند ذهب و زلزل که هر یک به دو دسته صرف ساده ماضی و مضارع و صرف مزید (موارد خاص مانند امر کردن مطاوعه) ماضی و مضارع تقسیم می‌شود. همچنین باب‌های (وزن‌های) خاصی مانند باب مکان سَجَدَ (مَفعِل:مسجد) و باب زمان نیز دارد. افعال برخی صحیح و برخی معتل (دارای حروف صدادار عله الف، ی یا و) هستند و بر اساس اینکه محل حرف عله در کجای واژه فعل باشد معتل العین یا معتل الام خوانده می‌شود مانند قول و صرف این‌گونه افعال زمانی که دو حرف صدادار کنار هم بیایند متفاوت است مثلاً قال به جای قَوَلَ و بسته به شرایط ممکن است کسره و حرف عله به حرف صدادار ی و فتحه و حرف عله به حرف صدادار آ و ضمه به او تبدیل شوند و گاهی حرف عله ساکن شود یا حذف شود مانند وجد و یجد یا تجعید.



جستارهای وابسته


  • فهرست واژگان عربی با ریشه فارسی

  • ادبیات عربی

  • خط عربی


پانویس‌ها و منابع




  1. سه فهرست، اثنولوگ، انکارتا، Languages spoken by more than 10 million people. . Microsoft Encatra, 2006.  Retrieved on 2007-02-18.


  2. دکتر محمد عجم. [[۱] بحران هویت در حاشیهٔ جنوبی خلیج فارس «بحران هویت در حاشیهٔ جنوبی خلیج فارس»]. همشهری، 8 دی 1385. بازبینی‌شده در 30 آذر 1391. 


  3. آذرتاش آذرنوش. راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی (پیش از اسلام). انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۴. 


  4. علوی مقدم، سید محمد: زبان و ادبیات پارسی: «وجود چند واژه بیگانه به زبان فارسی گزندی وارد نمی‌سازد». در: گاهنامه «حافظ»، نیمه دوم مرداد ۱۳۸۵ - شماره ۳۳. (از صفحه ۴۶ تا ۴۹).


  5. ۵٫۰۵٫۱ محمدعلی امام شوشتری. فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان عربی. انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۴۷. 


  6. اطلاع بیشتر نگاه شود الدراساتُ الأدبیّة» بهار و تابستان ۱۳۴۳ - شماره ۲۱ و ۲۲ صفحه ۲۹ تا۳۶ پایگاه مجلات تخصصی نور. [۲]


  7. دکترمحمد عجم. «اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی». همشهری آنلاین، چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶. بازبینی‌شده در ۵ دی ۱۳۹۰. 


  8. المطران أَدَّی شِیر. الألفاظ الفارسیة المعربة. طبعة دارالعرب للبستانی القاهرة الطبعة الثانیة، ۱۹۸۷. 


  9. دکترمحمد عجم. «آیا در قرآن کلمات غیر عربی وجود دارد». سایت آفتاب، ۲۴ خرداد ۱۳۸۶. بازبینی‌شده در ۵ دی ۱۳۹۰. 


  10. محمد التونجی. معجم المعربات الفارسیة: منذ بواکیر العصر الحاضر. مکتبة لبنان ناشرون، بیروت، ۱۹۹۸. 


  11. جلال الدین السیوطی (برگردان محمدجعفر اسلامی)؛. ریشه یابی واژه‌ها در قرآن. شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲. 


  12. آرتور جفری (برگردان فریدون بدره‌ای). واژه‌های دخیل در قرآن مجید. توس، ۱۳۸۸. 


  13. حبیب‌الله نوبخت. دیوان دین در تفسیر قرآن مبین. چاپخانه وزارت اطلاعات و جهانگردی، ۱۳۵۳. 


  14. جلال الدین السیوطی. المهذب فیما وقع فی القرآن من المعرب. مکتبة مشکاة الاسلامیة، ۱۹۹۹. 


  15. أبو منصور الجوالیقی. المعرب من الکلام الأعجمی علی حروف المعجم. طبعة القاهرة، ۱۹۶۹م. 


  16. و تأثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات شبه قاره هند [۳] حوزه هنری دکترعجم


  17. حلام الجیلالی. الأثیل والدخیل فی معاجمنا العربیة. مکتبة علوم اللغة العربیة؛ طَبعَةُ دارِ ابنِ حَزمٍ، ۲۰۰۳م. 


  18. شهاب الدین أحمد الخفاجی. شفاء الغلیل فیما فی کلام العرب من الدخیل. طبعة المطبعة الوهبیة مصر، ۱۳۸۳ ه‍. ق. 


  19. تأثیر زبان فارسی بر زبان عربی [۴] روزنامه همشهری


  • حج‍ازی، محمود فه‍می، «زبان‌شناسی عربی: درآمدی تاریخی - تطبیقی در پرتو فرهنگ و زبانه‍ای سامی»، ته‍ران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانش‍گاه‌ه‍ا، شرکت به‌نش‍ر، ۱۳۷۹.





الگو:کد زبان‌های معرفی‌شده در ایزو ۶۳۹–۳ که حرف اول عنوان بین‌المللی آن‌ها حرف A است












برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=زبان_عربی&oldid=25779867»










منوی ناوبری



























(window.RLQ=window.RLQ||[]).push(function()mw.config.set("wgPageParseReport":"limitreport":"cputime":"0.988","walltime":"1.236","ppvisitednodes":"value":16869,"limit":1000000,"ppgeneratednodes":"value":0,"limit":1500000,"postexpandincludesize":"value":460949,"limit":2097152,"templateargumentsize":"value":44561,"limit":2097152,"expansiondepth":"value":14,"limit":40,"expensivefunctioncount":"value":2,"limit":500,"unstrip-depth":"value":0,"limit":20,"unstrip-size":"value":24724,"limit":5000000,"entityaccesscount":"value":1,"limit":400,"timingprofile":["100.00% 875.933 1 -total"," 33.51% 293.551 1 الگو:پانویس"," 33.36% 292.228 28 الگو:Navbox"," 28.99% 253.912 15 الگو:یادکرد/هسته"," 26.48% 231.921 1 الگو:جعبه_اطلاعات_زبان"," 22.97% 201.219 12 الگو:یادکرد"," 11.96% 104.737 25 الگو:Flag"," 11.64% 101.998 113 الگو:عدد_به"," 9.54% 83.533 7 الگو:گرداننده_رده"," 7.97% 69.846 3 الگو:یادکرد_وب"],"scribunto":"limitreport-timeusage":"value":"0.243","limit":"10.000","limitreport-memusage":"value":3939189,"limit":52428800,"cachereport":"origin":"mw1287","timestamp":"20190328061115","ttl":2592000,"transientcontent":false);mw.config.set("wgBackendResponseTime":153,"wgHostname":"mw1328"););

Popular posts from this blog

Masuk log Menu navigasi

Identifying “long and narrow” polygons in with PostGISlength and width of polygonWhy postgis st_overlaps reports Qgis' “avoid intersections” generated polygon as overlapping with others?Adjusting polygons to boundary and filling holesDrawing polygons with fixed area?How to remove spikes in Polygons with PostGISDeleting sliver polygons after difference operation in QGIS?Snapping boundaries in PostGISSplit polygon into parts adding attributes based on underlying polygon in QGISSplitting overlap between polygons and assign to nearest polygon using PostGIS?Expanding polygons and clipping at midpoint?Removing Intersection of Buffers in Same Layers

Старые Смолеговицы Содержание История | География | Демография | Достопримечательности | Примечания | НавигацияHGЯOLHGЯOL41 206 832 01641 606 406 141Административно-территориальное деление Ленинградской области«Переписная оброчная книга Водской пятины 1500 года», С. 793«Карта Ингерманландии: Ивангорода, Яма, Копорья, Нотеборга», по материалам 1676 г.«Генеральная карта провинции Ингерманландии» Э. Белинга и А. Андерсина, 1704 г., составлена по материалам 1678 г.«Географический чертёж над Ижорскою землей со своими городами» Адриана Шонбека 1705 г.Новая и достоверная всей Ингерманландии ланткарта. Грав. А. Ростовцев. СПб., 1727 г.Топографическая карта Санкт-Петербургской губернии. 5-и верстка. Шуберт. 1834 г.Описание Санкт-Петербургской губернии по уездам и станамСпецкарта западной части России Ф. Ф. Шуберта. 1844 г.Алфавитный список селений по уездам и станам С.-Петербургской губернииСписки населённых мест Российской Империи, составленные и издаваемые центральным статистическим комитетом министерства внутренних дел. XXXVII. Санкт-Петербургская губерния. По состоянию на 1862 год. СПб. 1864. С. 203Материалы по статистике народного хозяйства в С.-Петербургской губернии. Вып. IX. Частновладельческое хозяйство в Ямбургском уезде. СПб, 1888, С. 146, С. 2, 7, 54Положение о гербе муниципального образования Курское сельское поселениеСправочник истории административно-территориального деления Ленинградской области.Топографическая карта Ленинградской области, квадрат О-35-23-В (Хотыницы), 1930 г.АрхивированоАдминистративно-территориальное деление Ленинградской области. — Л., 1933, С. 27, 198АрхивированоАдминистративно-экономический справочник по Ленинградской области. — Л., 1936, с. 219АрхивированоАдминистративно-территориальное деление Ленинградской области. — Л., 1966, с. 175АрхивированоАдминистративно-территориальное деление Ленинградской области. — Лениздат, 1973, С. 180АрхивированоАдминистративно-территориальное деление Ленинградской области. — Лениздат, 1990, ISBN 5-289-00612-5, С. 38АрхивированоАдминистративно-территориальное деление Ленинградской области. — СПб., 2007, с. 60АрхивированоКоряков Юрий База данных «Этно-языковой состав населённых пунктов России». Ленинградская область.Административно-территориальное деление Ленинградской области. — СПб, 1997, ISBN 5-86153-055-6, С. 41АрхивированоКультовый комплекс Старые Смолеговицы // Электронная энциклопедия ЭрмитажаПроблемы выявления, изучения и сохранения культовых комплексов с каменными крестами: по материалам работ 2016-2017 гг. в Ленинградской области